فیلم قهرمان فرهادی روایتی است از به قعر رفتن یک جامعه با یک تاریخ شکوهمند که به امروز تیره و تارش میرسد. جامعه ای که با فقر از عرش پایین کشیده شده و در آن انسانیت به زیر سؤال رفته.
این فیلم در شیراز فیلمبرداری شدهاست و موضوعی اجتماعی را روایت میکند، فرهنگ جهانی حذف کردن، زمانیکه یک نفر را بالا میبرند و بعد سعی میکنند او را به زیر بکشند
همانطور که رحیم در سکانس اولیه فیلم، پلههایی متعدد را در بین انبوهی از سازههای ساختمانی بالا میرود، پیچیدگی زندگی او در همین اول کار به ما به صورت نمادین نمایش داده میشود. مردی که این پلهها را بالا میرود و هرچه بالاتر میرود، سازههای پیچیده دور او تمامی ندارند.
او بعد از این همه صعود، در نهایت باید درجا به پایین برگردد و سقوط کند. صعود و سقوط او در یک لحظه رخ میدهد، همانطور که همه ما میتوانیم در لحظه از عرش به فرش برویم مخصوصا توسط شبکههای اجتماعی که حالا دیگر بخشی جدا ناپذیر از زندگی ما شده اند و نمیتوان قدرت نفوذ آنها را دست کم گرفت
قهرمان تلاش دارد بگوید رفتار و واکنش انسان در واقعیت با فضای مجازی گره خورده و اگر بخواهد زندگی خود را بر مدار آن تنظیم کند، در حلقه ای میافتد که خلاصی از ان امکان ندارد مگر اینکه مانند قهرمان این فیلم بالاخره یک جا از آن فرار کند و برای خودش زندگی کند، نه قضاوتهای مردم
(خطر لو رفتن داستان)
رحیم (امیر جدیدی) هنرمند مطلقه است که به علت عدم پرداخت بدهیاش به بهرام (محسن تنابنده) که یک نزولخور است به زندان افتاده. رحیم به مرخصی دو روزه ای می آید. او پسری دارد که لکنت دارد و با مربی گفتاردرمانی او فرخنده (سحر گلدوست) در رابطه است.
فرخنده به رحیم میگوید که کیفی حاوی چند سکه طلا پیدا کرده که با فروش آنها میتواند بدهی خود را به بهرام بدهد. اما رحیم می فهمد که پول سکهها کافی نیست و بهرام تمام طلبش را میخواهد.
پس رحیم در سطح شهر اعلامیه پخش میکند تا صاحب کیف را پیدا کند. این کار رحیم توجه تلویزیون و رسانه های مجازی را جلب می کند و مردم به رحیم لقب قهرمان می دهند. حالا رحیم سعی می کند به بقیه نشان بدهد که آدم خوبی است تا بتواند از این طریق پول بدهی اش را بدهد. (نمنمک)
اصغر فرهادی که امسال چهارمین فیلم او به اسکار فرستاده میشود، در برابر بسیاری از رویدادهای اجتماعی مختلف در ایران موضع گرفته و خودش میگوید که طرف مردم ایستاده است. با این حال در آخرین حضورش در جشنواره کن که همزمان بود با اعتراضات خوزستان، دچار حواشی بسیار شد.
در ابتدا جملهای نقل قول از اصغر فرهادی تیتر خبرها شد «ایران کشوری سرکوبگر است و آزادی بیان ندارد» که خیلی زود استفاده از کلمه «سرکوبگر» را اشتباه مترجم عنوان کرد و آن را تکذیب کرد
در پاسخ به انتقاد از همکاری با بعضی از بازیگران گفت «بازیگر، بازیگر است»
و در انتهای صحبتهایش در کنفرانس مطبوعاتی گفت: «آگاهی نقطه مقابل ظلم و جهل همسو با ظلم است» که مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت.
دیگر حاشیههای به وجود آمده درباره فیلم قهرمان فرهادی ادعای آزاده مسیح زاده یکی از هنرجویان کلاس کارگردانی اصغر فرهادی است. او پس از اکران فیلم ادعا کرد که فیلم اصغر فرهادی بر اساس فیلم مستند او به نام (دو سر برد، دو سر باخت) ساخته شده که او این مستند را به عنوان پایان کار کلاسیاش در سال ۹۲-۹۳ ساخته است. (مستند در یوتیوب در دسترس قرار گرفته).
همزمان با این ادعا، انجمن مستندسازان ایران هم بیانیهای داد و علیه این اتفاق و فیلم فرهادی موضعگیری تندی کرد و از جفایی گفت که در همه این سالها بر مستندسازان و فراموش کردن تاثیر و ایدههایشان شده
در پاسخ، وکیل فرهادی متنی منتشر کرد و توضیح داد که ایده این فیلم، از همان کلاسها و توسط فرهادی ارائه شده و تمامی امتیازهای آن هم به فرهادی واگذار شده است. (فیلیمو)
نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی
تهیه کنندگان: الکساندر ماله گی ، الوویا پره ، اصغر فرهادی
مجری طرح: حمیدرضا قربانی
مدیر فیلمبرداری: علی قاضی
تدوین: هایده صفی یاری
صداگذار: محمدرضا دلپاک
امیر جدیدی در نقش رحیم
محسن تنابنده در نقش بهرام
فرشته صدرعرفایی در نقش رادمهر
سارینا فرهادی در نقش نازنین
سحر گلدوست در نقش فرخنده